loading...

آئین مستان

متن روضه شهادت حضرت مسلم,متن روضه,شهادت حضرت مسلم,روضه شهادت حضرت مسلم,حضرت مسلم,متن روضه شب اول محرم,روضه شب اول محرم,شب اول محرم,متن مداحی همراه با صوت,متن روضه همراه با سبک,متن مداحی همراه سبک,آئین

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2234 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1745 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1292 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6710 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3816 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4371 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4181 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 3989 زمان : نظرات (0)

کاش میشد به سوی حرمت برگردی / کاش افتد به دل محترمت برگردی

همه گویند به دلدار بیا، اما من / جان عباس قسم می دهمت برگردی

ای یار که در راهی و زینجا خبرت نیست / در راهی و از کوفه و از ما خبرت نیست

در راهی و یک قافله گل پشت سر توست / میایی و ناموس خدا همسفر توست

با باد صبا گفته ام ای دوست پیامم / شاید برساند به تو ای یار سلامم

گفتم به صبا حال من زار بگوید / از حال سفیرت ز سر دار بگوید

گوید به تو در کوفه چه آمد به سر من / گوید که چه سان بسته عدو بال و پر من

با سنگ سر راه و لب بام نشستند / آن سر که پر از عشق تو می بود شکستند

خفاش صفت نیمه ی شب نقشه کشیدند / آن لب که ثنا گوی تواش بود دریدند

شمشیر همچین زد به لب های مبارک خورد، دندوناش شکست، آب طلب کرد تو دارالعماره اومد بخوره خون از لب هاش ریخت تو ظرف آب، آب مضاف شد، بار دوم، بار سوم، نوشتن دندان مبارکش تو ظرف آب افتاد، گفت: انگار قرار نیست من سیراب بشم؛ ارباب من شما آب بالا آورد، عباس گفت: آقا من مراقبم یه جرعه آب بنوش بعد برگردیم به خیمه، چنان تیر به حنک (زیر گلو) ابی عبدالله خورد آب ریخت کف دست مولا

ننموده حیا طایفه سنگدل از تو / من در عوض مردم کوفه خجل از تو

تقدیر من این است و ندارم گله ای دوست / اما تو میاور پی خود قافله ای دوست

پر کینه تر از مردم این شهر محال است / چون مردم کوفه به همه دهر محال است

در مرد و زن و کودک این شهر صفا نیست / در هیچ دلی عاطفه و مهر و وفا نیست

اینان که تو را دعوت این شهر نمودند / گویا همه با آل علی قهر نمودند

اینان که به ظاهر ز خدا واهمه دارند / در سینه فقط بغض تو و فاطمه دارند

اینان همه بی روح و دلی گرم ندارند / سوگند به زینب ز کسی شرم ندارند

ای بود و نبودم به فدای تو و زینب / ترسم بود از روز ورود تو و زینب

در فکر غریبی تو و غربت اویم / دلواپس اطفال تو و حرمت اویم

ترسم که به ناموس خدا سلسله بندند / بر گریه اطفال تو در کوفه بخندند

ترسم ز سر بام پذیرای تو باشند / با آتش و دشنام پذیرای تو باشند

ترسم که سرت را هدف سنگ نمایند / با دخترک کوچک تو جنگ نمایند

بمیرم برای لحظه به لحظه غم تو / بمیرم برای این همه درد و ماتم تو

بمیرم برای لحظه ی آخرت حسین جان / بمیرم برای گریه مادرت حسین جان

بمیرم برای پیکر افتاده به خاکت / بمیرم برای غرق به خون پیکر پاکت

بمیرم برای روی زمین کشیدن تو / بمیرم برای لحظه ی سر بریدن تو

بمیرم برای پیکر پاک و بی سر تو / بمیرم برای سر بدون پیکر تو

بمیرم برای چشم ز گریه لاله گونت / بمیرم برای محاسن غرق به خونت

بمیرم برای پیکر بی پیراهن تو / بمیرم برای جای سم اسب و تن تو

بمیرم برای سر بریده از قفایت / بمیرم برای راس به روی نیزه هایت

بمیرم برای زائر زار و دل سپرده ات / بمیرم برای خواهر تازیانه خورده ات


خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 5489 زمان : نظرات (1)

بی كس و خسته در این شهرم و دلداری نیست

غم دل با كه بگویم كه غم خواری نیست

اهلش هستی؟عمقش رو پیدا میكنی؟قطعاًمیدونم نیازی نیست بازش كنم،اگه بخوام بشكافمش،خیلی دردناك میشه موضوع.

یارب این شهر چه شهری است كه صد یوسف دل

 به كلافی بفروشند و خریداری نیست

قربون ناله هاتون برم،قربون زمزمه هاتون برم كه این زمزمه ها كاروان استقبال از قافله ی حسینه،با ناله هاتون دارید میرید استقبال،آقامون داره میاد،كربلا،حسین جانم،حسین جانم،امیداوارم به حق امیرالمؤمنین علیه السلام،همیشه دلت پرسوز و گداز باشه،هرجا اسم حسین رو شنیدی،آتیش دلت زبانه بكشه،تو كوچه پس كوچه ها میگرده،سر به دیوار میذاره.

برحُرمتِ

تواضع رو ببین،میگه من كه چیزی نبودم،اما تو من و فرستادی،من پیام آور تو بودم،باید به خاطر تو هم كه میشد،حُرمتِ من رو نمیشكستند،اما

برحُرمتِ پیمبریم پا گذاشتند

جز سایه ام مرا همه تنها گذاشتند

آقای من حسین،حسین جان،نیا آقا،آقا جان تو كوچه پس كوچه هاشون گشتم،تو بازار آهنگراشون رفتم،دیدم همه دارن آماده میشن،شمشیر تیز میكنند حسین،نیزه میسازند حسین

بستند

حسین جان یه نگاه بكن،از بالای دارالاماره گفت: ببین همه ی وجودم داره تو رو میبینه،برادرا،شمشیر وقتی میبره،حالتی كه جا میذاره،شبیهه چشم ِ

بستند اگر دو چشم من  اما به پیكرم

صد چشم زخم را به رهت وا گذاشتند

آقا ببین با من چه كردند،من نگران خودم نیستم،نگران چی هستی؟

دندان تیز نیزه شان را گمان كنم

آقای من میشه نیای؟

دندان تیز نیزه شان را گمان كنم

وقف گلوی اكبر لیلا گذاشتند

دیگه چه خبره مسلم؟

چشمان زهر دار سه شعبه به طعنه گفت

من را برای دیده ی سقا گذاشتند

از اون طرف ابی عبدالله،فرمود: مسلم،سهم علی اكبر و گفتی،سهم لیلا رو گفتی،سهم عباس رو گفتی،سهم همه رو یكی یكی گفتی،سهم من چی شد؟بگم سهم حسین رو یا نه،آقاجان نیا،نیا

تا یك هزاران نهصد و پنجاه ضربه را

سهم تن شریف تو آقا گذاشتند

هیچ كدوم این خبرها امام حسین علیه السلام رو تكون نداد،هیچ كدوم این خبرها تعجب آقارو وا نداشت،هیچ كدوم این خبرها آقا رو از جا نكند،اما این خبر آخر امام حسین علیه السلام رو از جا كند،از جا بلند شد،مگر خبر چه خبریه؟حسین جونم

چشمان تیزبین دو صد سنگ را

سنگ هارو بالای بام ها جمع كردند،برای كی؟

چشمان تیزبین دو صد سنگ را

به بام چشم انتظار زینب كبری گذاشتند

حسین آرام جانم،حسین روح و روانم

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1618 زمان : نظرات (0)

پایش امضا زدند، خیلی زود / نامه را تا زدند، خیلی زود

نامه را تا نکرده در واقع / کوفیان جا زدند، خیلی زود

آستین های قتل مهمان را / ظهر بالا زدند، خیلی زود

دیر نارو به فکرشان آمد / دیر اما زدند، خیلی زود

اول عازم شدند خیلی زود / بعد نادم شدند، خیلی زود

باغ داران کوفه هم آن شب / سکه لازم شدند، خیلی زود

مثل قاضی شریح، مثل شمر / همه عالم شدند، خیلی زود

همه ی دارها خریدار / سر مسلم شدند، خیلی زود

پس پریشان شدند، خیلی زود / بس پشیمان شدند، خیلی زود

پیش هفتاد و دو نفر / کافرها مسلمان شدند، خیلی زود

نامه داران کوفه ظهر دهم / نیزه داران شدند، خیلی زود

قاریان وای باعث قتل / خود قرآن شدند، خیلی زود

اسب خون یال رفت، خیلی دیر / با پر و بال رفت، خیلی دیر

شمر آماده گشت، خیلی زود / توی گودال رفت، خیلی دیر

با حساب دو ساعت و اندی / زینب از حال رفت، خیلی دیر

در خودش گیر کرد، خیلی دیر / شمر تغییر کرد، خیلی دیر

حلق اصغر بدون شک از آب / تیر را سیر کرد، خیلی دیر

با حساب رقیه داغ حسین / عمه را پیر کرد، خیلی دیر

و عمو زود رفت، خیلی زود / و عمو دیر کرد، خیلی دیر

آفتاب سر حسین تو را / نیزه تفسیر کرد، خیلی دیر

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 3673 زمان : نظرات (0)

بر مشامم می رسد هر لحظه بوی كربلا

فكر كن داری میرسی كربلا،وصف كن واسه دلت،ده كیلومتر مونده كربلا،چه جوری میگی؟

بر مشامم می رسد هر لحظه بوی كربلا

بر دلم ترسم بماند آرزوی كربلا

با سوز دلت بگو:

كربلا،یا كربلا،یا كربلا

دیدی نزدیك كربلا كه میشن،وصف العیش،نصف العیش،آدم وقتی وارد شهر میشه،هی،رو پاش بلند میشه،تو اتوبوس منتظره ببینه،اولین گنبدی كه میبینه،كدوم گنبده طلاست،من كه تا حالا هر سفری كربلا رفتم،اولین گنبدی كه دیدم اینه:

سقای دشت كربلا اباالفضل،باالفضل

میدونی چرا،بذار دلیلش رو برات بگم:میدونی برا چی میری كربلا،اول گلدسته های حرم عباس علیه السلام پیداست،آخه فردا وقتی خیمه هارو حسین زد،بالاترین نقطه رو داد به عباس،گفت:تو برو خیمه ات رو تو بلندی بزن،همه بفهمن ما عباس داریم،همه بدونن ما یه علمدار داریم،به عالمی می ارزه،بذار بچه هام دلشون قرص باشه،این یه خوبی داشت،یه حُسن داشت،اونم این بود:دلگرمی بچه ها،هرجا میومدن نگاها به خیمه ی عباس بود،دشمنم میدید،اما روز عاشورا،وقتی عمود خیمه رو زمین زد،دشمن دید خیمه ی عباس زمین خورده،گفتن:حالا وقتشه،هر كی میخواد برا غارت بره بره،آی حسین...

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1446 زمان : نظرات (0)

تا خبرآوردن مسلم كشته شده،گفتند:آقا نرو،فرمود:دیگه بعد از مسلم و هانی و قیس ابن مُسحر،تو بعضی از مقاتل خبر آوردن،یه برادر رضایی هم داشته امام حسین علیه السلام،چهارتا كشته شدن،خبر رسید،فرمود دیگه بعد از اینها، دیگه عیش و زندگی معنی نداره،اومد،فرمود دختر مسلم رو بگید بیاد،دختر غصه خوره،دختر رو تو دامن نشوند،یا ابنتی،صدای گریه ی زن ها بلند شد،فهمیدند چی شده،دیدن اشك حسین داره می ریزه روی سر این دختر،فرمود:آی دخترم دیگه خودم باباتم،میوه ی دلم دیگه دخترام خواهرتن،وقتی از دامن حسین اومد سكینه بغلش كرد،تسلیت گفت:غصه نخوری ما دورتیم،نمی گذاریم غریب باشی،غصه نخوری عمه ام نمی ذاره یتیمی رو حس كنی،آی سكینه خاتون،بی بی جان،به دختر مسلم تسلیت گفتی،بغلش كردی،تو گودال كسی بهت تسلیت گفت خانم؟كسی بود دست نوازش به سرت بكشه؟آره،یه عده تازیانه به دست اومدند،یه عده با كعب نی اومدند،حسین........

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 601 زمان : نظرات (0)

آوردنش تو دارالعماره،دست بسته،همه ی بدن خون آلود،لب پاره،دندونها شكسته،آب آوردن،یه بار،دوبار،سه بار،هربار خون لب ها ریخت،دید نمی تونه بنوشه،گفت:مثل اینكه،باید لب تشنه جون بدم،آیا كسی پیدا میشه،از جانب من به اربابم،به آقام،به امامم پیام من رو برسونه،چون از در كه وارد شد،گفتند:به امیر سلام كن،گفت:این امیر، امیر شماست،امیر من حسینه،جانم فدای این مردی كه،خداوندگار حماسه است،بزرگترین پیش قراوله،من علمیش رو برات بگم،رفقا نكته مهمه،انگار كه علم لدُن داره،انگار كه نیابت فقط،نیابت اینكه فقط بیاد یه سفارتی داشته باشه،نیست،حرف هایی میزنه،كه این بوی دست داشتن،در عالم معنا رو داره،داشت از در می اومد بیرون دید طوعه،پیرزن داره گریه میكنه،میلرزه،گفت:آقا،فرمود ناراحت نباش،لقد ادیت ما علیك من البر،اونچه به گردنت بوده كار خیر،انجام دادی،حدیث شناس ها می دونن،یعنی تو مقام شهید داری،بالاترین مقام،یه شب كنیزی كرد،وای اگه یه عمر نوكری قبول نشه،یه شب كنیزی كرد،حكم داره صادر میكنه مسلم،آیا  پیشبینی نمی كنی این دو روز دیگه عوض شه؟آدمیزاده،امشب با شماست،مثل زُبیر، زُبیر در قضایای حضرت زهرا سلام الله علیها،دفاع میكرد از علی، زُبیر جزو حامیان اهلبیت بود،عاقبتش اونجور به شر شد،آقا مسلم پیشبینی نمی كنی این راهش كج بشه یه دو روز دیگه،عوض بشه؟نه!مسلم انگار حكم داره از عالم بالا،انگار امام حسین علیه السلام برا مسلم همه چیز رو گفته، یا اینكه تو خونه اتفاقاتی افتاده این خیالش راحت شده،گفت به طوعه:  وَأخذتِ نصیبك من شفاعة رسول الله ( صلى الله علیه وآله )،تو نصیبت رو از شفاعت پیغمبر گرفتی خیالت راحت باشه،پیغمبر قیامت دست تو رو میگیره،بعد دید تعجب كرد طوعه،برای اینكه آروم بشه،فقط اشاره كرد،گفت: من دیشب یه ذره خوابم برد،خواب عموم علی رو دیدم،به من فرمود:انت غداً معی تو فردا بامنی،یعنی طوعه،دیگه امشب مهمون نداری،من مهمون یه شبت بودم،امشب سر من دارالاماره است،

داد پناهم سحر  یك زن والا گهر

گشت نرفته سفر همسفر عشق تو

این بدن رو آویزه قناره كردن(قُلاب گوشت،چنگك قصابی)،معلوم اون كه میگه دیدم پای مسلم تو دست بچه هاست،بعد از بازار قصاب ها بوده،چیكار كرده بود قصاب،.......

 

تعداد صفحات : 48

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 99
  • تعداد اعضا : 346
  • آی پی امروز : 264
  • آی پی دیروز : 484
  • بازدید امروز : 569
  • باردید دیروز : 5,239
  • گوگل امروز : 7
  • گوگل دیروز : 15
  • بازدید هفته : 20,982
  • بازدید ماه : 101,602
  • بازدید سال : 1,311,526
  • بازدید کلی : 19,817,354